Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 241 (9280 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
liken
U
مانند کردن
likened
U
مانند کردن
likening
U
مانند کردن
likens
U
مانند کردن
similize
U
مانند کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
lord
U
مانند لردرفتار کردن
lords
U
مانند لردرفتار کردن
service
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
serviced
U
شرکتی که سرویس خاص مانند خارج کردن فایلهای DTP به مجموعههای تایپ , تبدیل فایلها یا ایجاد اسلاید از فایلهای گرافیکی را بر عهده دارد
mesh
U
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshes
U
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshing
U
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
equalised
U
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalises
U
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalising
U
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalize
U
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalized
U
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizes
U
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
equalizing
U
مساوی و مانند کردن یکنواخت کردن
parallel
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelling
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallels
U
برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
represent
U
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represented
U
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
represents
U
عمل کردن مانند نشانه برای چیزی
bedim
U
با ابر پوشاندن ابری یا مانند ابر کردن
cleco fastener
U
وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
eualize
U
مساوی کردن مانند کردن
jellify
U
ژله مانند کردن
matronize
U
مانند رئیسه رفتار کردن
paintress
U
زنی که کارش رنگ کردن سفالینه و مانند انها است
take to pieces
U
پیاده کردن اجزاء ماشین یاکارخانه و مانند اینها
to pounce on somebody
U
به کسی ناگهان جستن
[و حمله کردن ]
[مانند جانور شکارگر]
to live like animals
[in a place]
U
مانند حیوان زندگی کردن
[اصطلاح تحقیر کننده ]
to torpedo
U
تارومار کردن
[مانند تلاش کسی]
to goose
[American E]
the engine
U
موتور
[ماشین]
را روشن کردن
[که صدا مانند زوزه بدهد]
to rev
[British E]
the engine
U
موتور
[ماشین]
را روشن کردن
[که صدا مانند زوزه بدهد]
to quit something cold turkey
U
چیزی را یکدفعه ترک کردن
[مانند سیگار یا الکل]
Other Matches
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
unequaled
U
بی مانند
argillaceous
U
گل مانند
lambdoid
U
مانند
aquiform
U
اب مانند
reedier
U
نی مانند
reediest
U
نی مانند
frothy
U
کف مانند
capillaceous
U
مانند نخ
capitate
U
مانند سر
unique
U
بی مانند
plumose
U
پر مانند
mammilliform
U
مانند
uniquely
U
بی مانند
and so on
U
و مانند ان
analog
U
مانند
fulidal
U
اب مانند
unapproachable
U
بی مانند
anthoid
U
گل مانند
filiform
U
نخ مانند
impish
U
جن مانند
argillaceous
U
رس مانند
foggy
U
مانند مه
feathery
U
پر مانند
without an e.
U
بی مانند
foggiest
U
مانند مه
simulant
U
مانند
womanlike
U
زن مانند
foggier
U
مانند مه
encephaloid
U
مخ مانند
fluty
U
نی مانند
string
U
نخ مانند
etcetera
U
و مانند ان
blotchy
U
لک مانند
liplike
U
لب مانند
nearer
U
مانند
arundinaceous
U
نی مانند
reedy
U
نی مانند
unequalled
U
بی مانند
similar
U
مانند
myrtle formed
U
اس مانند
vide
U
مانند
similiar
U
مانند
floriform
U
گل مانند
unparalleled
U
بی مانند
etc
U
و مانند آن
icily
U
یخ مانند
inapproachable
U
بی مانند
tendinous
U
بی مانند
penniform
U
پر مانند
plumelike
U
پر مانند
inimitable
U
بی مانند
unprecedented
U
بی مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
analogue
U
مانند
incomparable
U
بی مانند
as
U
مانند
gypsiferous
U
گچ مانند
castellated
U
دژ مانند
nears
U
مانند
nearing
U
مانند
nearest
U
مانند
tougher
U
پی مانند
tough
U
پی مانند
neared
U
مانند
near-
U
مانند
near
U
مانند
analogues
U
مانند
goatish
U
بز مانند
pipelike
U
نی مانند
mammilary
U
مانند
toughest
U
پی مانند
analogous
U
مانند
after the example of
U
مانند
threadlike
U
نخ مانند
thready
U
نخ مانند
cicatricial
U
مانند اثرزخم
saccate
U
کیسه مانند
tallowy
U
پیه مانند
saclike
U
کیسه مانند
talcous
U
طلق مانند
dermatoid
U
پوست مانند
parchmenty
U
پوست مانند
dermoid
U
پوست مانند
columniform
U
ستون مانند
seamilike
U
درز مانند
coronary
U
تاج مانند
sulphury
U
مانند گوگرد
cinderous
U
خاکستر مانند
sunlike
U
مانند افتاب
as usual
U
مانند همیشه
corpuscular
U
گویچه مانند
equine
U
اسب مانند
seedlike
U
بذر مانند
mastoid
U
پستان مانند
coronaries
U
تاج مانند
swordlike
U
شمشیر مانند
collective goods
U
مانند جاده
scopulate
U
کلاله مانند
discoidal
U
صفحه مانند
sciurine
U
سنجاب مانند
battiest
U
چوگان مانند
talcky
U
طلق مانند
discoid
U
قرص مانند
scalelike
U
ترازو مانند
scalelike
U
فلس مانند
scabious
U
دله مانند
talcose
U
طلق مانند
batty
U
چوگان مانند
cloistral
U
دیر مانند
discoid
U
صفحه مانند
pebbly
U
ریگ مانند
saddlebacked
U
زین مانند
dermoidal
U
پوست مانند
sciuroid
U
سنجاب مانند
digitiform
U
انگشت مانند
mattery
U
ماده مانند
sagittary
U
مانند تیر
discoidal
U
قرص مانند
disclike
U
صفحه مانند
sanguineous
U
خون مانند
battier
U
چوگان مانند
sulphureous
U
گوگرد مانند
to look alike
U
مانند هم بودن
ctenoid
U
شانه مانند
spectral
U
روح مانند
cryptand
U
حجره مانند
cystoid
U
مانند مثانه
shadowy
U
سایه مانند
stellate
U
ستاره مانند
sluicy
U
ابگیر مانند
crinoid
U
زنبق مانند
cowish
U
گاو مانند
sleeplike
U
خواب مانند
coroniform
U
تاج مانند
unique in every sense of the word
U
از هر نظری بی مانند
splenoid
U
مانند اسپرز
squamate
U
فلس مانند
cuticular
U
پوست مانند
spinose
U
مهره مانند
metalloid
U
فلز مانند
spicate
U
خار مانند
metalliform
U
فلز مانند
culicoid
U
پشه مانند
cucullated
U
مانند خودیاباشلق
mercurous
U
جیوه مانند
simulant of
U
مانند شبیه
airy
U
هوا مانند
coriaceous
U
چرم مانند
coralloid
U
مانند مرجان
starlike
U
ستاره مانند
tinny
U
قلع مانند
leaden
U
مانند سرب
coralline
U
مرجان مانند
deltoid
U
مانند دال
mitral
U
مانند تاج
deltoideus
U
مانند دال
styliform
U
نیزه مانند
suety
U
پیه مانند
leatheroid
U
چرم مانند
shadowlike
U
سایه مانند
stpular
U
نقطه مانند
stratiform
U
طبقه مانند
hooked
U
قلاب مانند
strawy
U
کاه مانند
deiform
U
خدا مانند
corvine
U
کلاغ مانند
campanulate
U
زنگ مانند
shrubby
U
مانند گلچین
shelflike
U
تاقچه مانند
sheetlike
U
ورقه مانند
corneous
U
شاخ مانند
dendriform
U
مانند درخت
gasiform
U
گاز مانند
anguine
U
مار مانند
peer to each other
U
مانند همدیگر
perispheric
U
گوی مانند
aeriform
U
هوا مانند
avuncular
U
مانند دایی
phyline
U
برگ مانند
unrivalled
U
بی مانند بی نظیر
without a rival
U
بی مانند بی نظیر
dwarfish
U
کوتوله مانند
falchion
U
خنجر مانند
adenoid
U
غده مانند
oldish
U
پیر مانند
dreamlike
U
خواب مانند
ogr
U
غول مانند
willowy
U
بید مانند
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
crusty
U
پوسته مانند
palpiform
U
شاخک مانند
without comparison
U
بی مانند بی نظیر
without example
U
بی مانند بی نظیر
pasty
U
چسب مانند
amoeboid
U
مانند امیب
Recent search history
Forum search
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
Potential
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com